مـحتسب مستـی به ره دیــد و گــریبانش گــرفت
مست گفت ای دوست این پیراهن است افسار نیست
گــفت مستـی زان سبب افتـان و خیـزان مـی روی
گـــفت جــرم راه رفتـن نیـست ره هـمــوار نیست
گـــفت مـی بایــد تـــو را تـا خانــه ی قاضی بـرم
گـــفت رو صبـح آی قـاضی نیمـه شب بـیدار نیست
گـــفت آگـــه نیستی کــز ســـر در افتادت کـــلاه
گـــفت در ســر عقــل بایــد بــی کلاهی عار نیست
گـــفت نـــزدیک است والــی را ســرا، آنـجا رویـــم
گـــفت والــی از کــجا در خــانه ی خــمار نــیست
گـــفت تــا داروغــه را گــوئیـم در مسجد بخـــواب
گـــفت مسجد خـــوابگـــاه مـــردم بــدکـار نیست
گـــفت دیــناری بــده پــنهان و خــود را وارهـــان
گـــفت کــار شــرع کــار درهــم و دیــنار نــیست
گـــفت از بـــهر غـــرامت جـامـه ات بیـرون کنــم
گـــفت پــوسیده ست نقشی جــز ز پود و تار نیست
گـــفت مــی بسیار خـوردی ز آن چنین بیخود شدی
گـــفت ای بــیهوده گــو ، حـرف کـم و بسیار نیست
گـــفت بـــایـد حــد زنـد هــشیار مــردم ، مست را
گـــفت هـشیاری بــیار ، اینجـا کـسی هـشیار نیست .
سلام
خوب بود
از پروین بود؟
سلام مهربون!
اعتماد را بر شاخسار بلند دوستیها جستجو کردم ولی در بی نهایت تک شاخهء نازکی یافتمش که شکستنی بود...
آموزنده بود و زیبا. ممنون
سلام خسته نباشی
خوب استاد
میبخشی که دیرکردم
اخه ایدیم تقریبا هک شده
پرستوئی که مقصد را در کوچ کردن میداند از ویرانی لانه اش نمیهراسد .
اگر مقصد پرواز است قفس ویران بهتر .
دیگه زری رو به رسمیت نمیشناسی مهدی جون که بهش سر نمی زنی ؟؟؟؟
اینجا کسی هوشیار نیست ....!!!!!!
سلام
خوبی؟
هشیار اگر هم هست بیکار نیست D:
شوخی بود.شاید اجتماع ماهم اینطوریه
برای پست قبلتم بگم که خیلی باحال بود و انرژی داد
موفق باشی
یا علی
سلام به ما سر نمیزنی .
اما ما احوالپرس بلاگ شما هستیم .
خدا نگهدار
سلام
من هنوز نخوندم این شعرو اول بگم که من به روزم بیایی خوشحال می شم ....بعدم اینکه برم شعرتو بخونم میدونم تو چیز الکی نمی ذاری تو وبلاگت پس نخونده می گم باید قشنگ باشه
فعلا...
سلام
باز هم معرفت ما .
حتی لینک منو هم برداشتی .
اما من باز هم بهت سر میزنم .
باز هم براتون آرزوی موفقیت میکنم .